
آنچه در زیر آمده بازنشر خلاصه شده ای است از گزارش دوازدهمین نمایشگاه «اسماء الحسنی» در روزنامه صبا ( مورخ شنبه ٢٩ خرداد 1395 ) که توسط خانم “عاطفه گودرزی” تهیه و تنظیم شده است.
خانه هنرمندان ایران این روزها با برگزاری نمایشگاه « اسماء الحسنی» رنگ و بوی معنوی به خود گرفته است. این روزها که عطر رمضان در کوچه پس کوچههای هر شهر و دیاری پیچیده است هرکس به سهم خود تلاش میکند حال و هوای این ماه پرفیض و برکت را در محیط پیرامونش بگستراند. مناجات، دعای سحرگاهی و عاشقانههایی که هنگام اذان مغرب در دلها تجلی مییابد همگی نشانههایی از ماه مبارک رمضان است. هنرمندان هم در این فضا حضور دارند و با آثار خود به ماه میهمانی خدا رنگ و بویی هنری بخشیده اند. نمایشگاه «اسماء الحسنی»که این روزها در خانه هنرمندان برپا شده است، از جمله این فعالیتهاست .
یکی از هنرمندانی که آثارش را در نمایشگاه « اسماء الحسنی» به نمایش گذاشته، حسین چمن خواه است. او در باره نزدیکی به خالق با خلق آثار هنری می گوید: اگر هنر به معنای «کیف بروز اختیار» باشد، جهت الهی پیدا خواهد کرد. وقتی میگوییم کیف بروز اختیار، این به معنای چگونگی تبرز اختیار فاعل است. اینکه اختیار و فاعلیت شما در عالم خارج چگونه ظهور و بروز پیدا میکند. اگر در این تبرز (تشخص)، تقرب به خدای متعال اصل باشد این هنر می شود هنر الهی و اگر در این تبرز، استبعاد (طلب دوری کردن) از خدای متعال اصل باشد، میشود هنر مادی، که به آن می گوییم «کیف بروز مادّه».
چمن خواه با ادبیات خاص خود ادامه می دهد: حال مگر میشود در تقرب به خدای متعال ابزار و وسایلی که حضرتش برای قرب به سویش قرارداده است، نادیده انگاشته شود؟ امام معصوم تنها راه قرب به خدای متعال است. به نظر من همه این مفاهیم و معانی در هنر نیز مندرج است. اگر هنر جایی در دستگاه خدای متعال دارد، نمیتواند مکانیزم حرکت و توسعه و رشدش هماهنگ با دیگر اجزای این دستگاه نباشد.
او می افزاید: شاید میان این مفاهیم و معانی و تولید اثر دینی فاصله زیاد باشد ولی اگر نخواهیم این نظرات تنها در مقام نظر باقی بماند، باید بتوانیم شاهد مثالهایی برای آرا و نظراتمان بیاوریم. شاید تولید این گونه آثار بتواند این کارکرد را داشته باشد. پوستری که من کار کردم با این نگاه تولید شده است. در این میان چون ما فعلاً محدود به همین زیبایی شناسی موجود هستیم، یعنی اگر در باب هنر اسلامی حرف میزنیم ، مجبور هستیم حدود و مرزهای زیبایی شناسیمان را از همین آثار بهجا مانده از قدما اخذ کنیم. تا اینکه بعدها توفیقاتی به دست بیاید بر اینکه بتوانیم مبانی فلسفه هنر متناسب با آن تمدنی اسلامی را که نظام در پی ایجاد آن است، تولید کنیم.
به سراغ هنرمندان دیگر می رویم و از آنان در باره نقش و جایگاه نمایشگاه ها و جشنواره ها در هنرهای تجسمی می پرسیم. مائده داوودزاده در این باره می گوید: من تمایل زیادی به شرکت در جشنوارهها ندارم اما تا جایی که میدانم نمایشگاه « اسماء الحسنی» از کیفیت خوبی برخوردار است و میتواند محرک قوی برای حرکت هنرمندان جوان به سوی پیشرفت بیشتر باشد.
او ادامه می دهد: نکته قابل تامل از نظر من این است که هنرمندان به واسطه شرایط کاری شان باید در خانه یا کارگاه شخصیشان بنشینند و به تولید اثر مشغول باشند همین موضوع باعث میشود که افسردگی و انزوا به سراغ هنرمند آید اما چنین جشنوارههایی بستر را برای داشتن روحیه خوب تقویت کرده و هنرمند را به شرکت در جمع تشویق میکند.
منصوره سادات موحد ابطحی هم در این باره توضیح می دهد: من برگزاری این جشنواره را به طور کل مثبت ارزیابی میکنم. چون به هر حال ایدهپردازی صورت میگیرد و با توجه به اینکه این دوازدهمین دوره جشنواره است، هر شرکت کنندهای باید اثری را ارئه دهد که در سالهای پیش ارائه نشده باشد و همین موضوع هنرمند را به خلاقیت بیشتر تشویق میکند.
اما رقیه باوفا از منظری دیگر به پرسش ما پاسخ می دهد: وقتی یک جشنواره با ماهیت مذهبی برگزار میشود، هنرمندان برای شرکت در آن باید در همان حال و هوا اثر تولید کنند و همه ما میدانیم هنرمند برای خلق اثر باید مدتها با آن زندگی کند. پس یک سوژه با مضمون عرفانی هنرمند را به این سمت و سو سوق میدهد که فی نفسه اتفاق خوبی است.
او می افزاید: همچنین من معتقدم چون جشنوارههای این چنینی در کشور ما و در کشورهای اسلامی به ندرت برگزار میشود آثار برگزیده در این جشنواره ماندگار خواهد بود و نقش این آثار در تاریخ هنر اسلامی حتما نقش پررنگی برجای میگذارد.
هنر هنر است و قبل از هر چیز باید قواعد و اصول زیبایی شناسی را رعایت کرده باشد. مائده داوود زاده در همین ارتباط توضیح می دهد: من برای خلق پوستر از تکنیک عکاسی و خوشنویسی استفاده کردهام. همانطور که می دانیم در طراحی هنر گرافیک از شیوهها و تکنیکهای گوناگونی مانند تصویرسازی، تایپوگرافی، عکاسی و … میتوان بهره برد. عکس برای طراحی پوستر گاهی بیشتر از هر روش و تکنیک دیگر موثر است زیرا عکس همیشه بر ذهن مخاطب اثر می گذارد به ویژه اینکه در طراحی پوستر باید احساسات مخاطبان را برانگیخت.
چمن خواه در این باره می گوید: من سعی برآن داشتم با تکیه بر زیبایی شناسی منسوب به اسلام و نیز ظرفیت های خط ثلث و آثار ملک محمد قزوینی ایده ام را تولید و پرداخت کنم. امیدوارم که جهتگیریکه در اثر این حقیر وجود دارد بیشتر به لحاظ مضمون مورد توجه قرارگرفته باشد تا بحث تکنیکال پوستر و بحث اجرا.
موحد ابطحی هم در باره وجوه زیبایی شناسی و شیوه کار خود توضیح می دهد: طراحی فونت را در کامپیوتر انجام دادم تا اینکه کار به مرحله اجرا رسید و من بنا داشتم اثری را ارائه دهم که تا پیش از این کار نشده باشد. از این رو به بازار رفتم و بعد از جستجوی زیاد پارچههایی را انتخاب و در کار پیاده ساختم. پارچههای که به هنر چهل تکه دوزی نزدیک است مدنظر من بود.
باوفا نیز در مورد اثر ارائه شده خود می گوید: پوستر من در این جشنواره به صورت ترکیبی کار شده یعنی بخشی از آن با خوشنویسی دستی انجام شده و بخشی دیگر با کامپیوتر تکمیل شده است.
نمایشگاه پوستر «اسماء الحسنی» سالهاست در ماه رمضان برگزار می شود؛ این همزمانی موافقان و منتقدان خود را دارد. محمد ایمانی راد در این باره می گوید: به جهت نزدیکی مفهوم این جشنواره با رمضان به اعتقاد من اتفاق خوبی است که آثار برگزیده در این ماه از سال به نمایش در آمده است. اسماء الهی و طراحی آن همراه با خلوصی که هنرمند هنگام خلق اثر داشته بدون شک پسندیده است.
اما داوودزاده چنین بیان می کند: به اعتقاد من اگر این نمایشگاه در زمانی قبل یا بعد از ماه مبارک برگزار می شد بهتر بود چون در آن صورت هنرمندان شهرستانی که در شهرهایی به غیر از تهران سکونت دارند هم میتوانستند به این نمایشگاه بیایند و از آن بازدید کنند.
بحث فرم و محتوا در آثار هنری، قدمتی به درازای تاریخ دارد؛ این مسئله در نمایشگاهی چون «اسماء الحسنی» اهمیتی دو چندان می یابد. مائده داوودزاده در این باره می گوید: اصولاً اراده خداوند باید پشت یک اثر باشد تا کار خلق شود. با اینکه هنرمند مدتها برای یک اثر وقت میگذارد و اتود میزند اما خیلی اتفاقها ناخواسته میافتد و به ویژه در چنین کارهایی عنایت خود صاحبان کار باعث بهبود آن میشود. هنر به اعتقاد من جوششی است و هنرمند با عنایت خداست که میتواند کار کند.
موحد هم در این راستا تاکید می کند: محتوا در اجرای یک اثر هنری یقیناً حائز اهمیت است و نباید از آن غافل شد. وقتی که چنین مفهومی ارائه میشود، هنرمندان باید خود را با آن تطبیق دهند. به عنوان مثال من در این مورد سراغ فرمهای دوار رفتم که بتوانند از نظر مبانی معنویت را برسانند یا اینکه خوشنویسی خط کوفی میتواند به هنرمند کمک کند تا آن چه مدنظر دارد را راحت تر ارائه دهد.