اسامی راه یافتگان به نمایشگاه چهاردهم اسماء الحسنی
اردیبهشت ۲۷, ۱۳۹۷اولین کارگاه حروف نگاری پوستر اسماءالحسنی
اردیبهشت ۲۷, ۱۳۹۷سخنران مراسم افتتاحیه دورۀ چهاردهم نمایشگاه دکتر محمد خزایی بود با موضوع نمود نگارین «لا» در هنر اسلامی. دکتر خزایی متولد سال ۱۳۴۰ و دارای مدرک کارشناسی ارتباط تصویری از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد از دانشگاه تربیت مدرس و فارغ التحصیل با درجه دکتری از دانشگاه بیرمنگهام انگلستان در سال ۱۹۹۷ است. وی همچنین دارای نشان عالی هنرهای تجسمی فجر و نخل زرین (نشان مفاخر هنری) است. دریافت دیپلم افتخار و مدال طلا از مجتمع هنر وادبیات دفاع مقدس در سال ۱۳۶۷، دریافت بورس مطالعاتی پاریس از سومین نمایشگاه دوسالانه گرافیک ۱۳۷۰، دریافت لوح یاد بود همایش بین المللی کمال الدین بهزاد ۱۳۸۲، دریافت لوح تقدیر از سومین دوسالانه پوستر جهان اسلام ۱۳۸۵، دریافت لوح تقدیر از نهمین دوسالانه جهانی پوستر تهران ۱۳۸۶ بخشی از رتبه های کسب شده اوست. آنچه در زیر میآید چکیدۀ سخنرانی ایشان در مراسم افتتاحیه این دوره است.
هنرمندان مسلمان علاوه بر حفظ مفاهیم نمادین «لا» با توجه به شکل متقارن و همسانی سطوح سیاه و سفید، با تکرار آن به تزیین و ایجاد تعادل و تقارن در آثار هنری پرداختهاند. ایجاد تعادل، تقارن و تناسب از اصول اساسی زیبا شناختی هنر اسلامی است. احساس تعادل یکی از نیازهای مهم بشردر طول زندگی است. تکرار نقش «لا» به صورت انتزاعی با ایجاد نظم و تعادل، لطافت و آرامشی روحانی را عرصه میدارد.
علاوه بر ارزشهای زیباشناسانه، شکل ظاهری «لا»، مفهوم باطنی آن در متون عرفان اسلامی در مقایسه با دیگر حروف بسیار مورد توجه حکما و عرفا بوده است. «لا» سرآغاز صیغه شهاده – لا اله الا الله- است. بر اساس حدیثی که از پیامبر اکرم(ص) منقول است تعداد حروف الفبای عربی را با لحاظ کردن «لا» به عنوان حرفی واحد، بیست ونه حرف بر می شمارد و در این حدیث خطاب به ابوذر می فرمایند: هرکس لام الف را به منزله ی حرفی واحد نپذیرد کافر است و مرا با او کاری نیست … (“فقال-علیه الصلوات و السلام- لام و الف حرف واحد قد انزله الله علی آدم فی صحیفه واحده، و معه سبعون الف، من خالف لام و الف، فقد کفر بما انزل علی … .”)( سراج شیرازی،۱۳۷۶ صص. ۶۳-۶۴). به نظر می رسد بیست و هشت حرف الفبای عربی منطبق با بیست و هشت منزل ماه است که نمود ماه دراین منازل قابل رویت است و مقام « لا» (لام – الف) منطبق با منزل بیست و نهم است که در آن ماه کاملا از دیده ها پنهان است. به همین دلیل «لا» به عنوان حرف بیست و نهم از دیدگان ما نهان و ناپیدا ولی باطن آن موجود است.
حلاج می گوید: “کسی که توحید را در غیر «لام و الف»، جستجوکند، پس به پیش رَوی برای غرق شدن در کفر]تن داده است[، و …” (اخبار حلاج، ۱۳۹۰ و ۲۱۸). علاوه بر این، حلاج در تاویل «لا» (لام – الف)، اصل آن را از «الف» دانسته و می گوید: “در قرآن دانش همه چیز هست، و دانش قرآن در حروف آغاز سوره ها ]نهفته می باشد[، و دانش حروف در «الف»، و دانش «لام» و «الف» در «الف» و دانش «الف» در «نقطه»، و …”(اخبار حلاج، ۱۳۹۰، ۲۵۳).
اندیشه در باب ارزشهای عرفانی و رازوارۀ «لا» در قرن سوم هجری تکامل یافت. نخستین تجلی شناخته شده ی این اندیشهها در کتاب «عطف الالف المألوف الی اللام المعطوف» اثر ابوالحسن دیلمی است که در حدود سال ۳۹۱ هجری نوشته شده آمده است(شایگان، ۱۳۷۱ صص ۷-۱۶۶). ابن عربی همین سنت را در کتاب فتوحات مکیه مورد بررسی قرار داده است(ابن عربی،۱۳۸۳ صص. ۲۲۶-۲۲۱). ابن عربی در خصوص حضور و ظهور «لا» چنین بیان می کند: هر حضرتی(اسمی) از حضرات(اسمای حسنا) را دو وجه است: وجهی به سوی حق و وجهی به سوی بنده، بنابراین امر خدا و بین خلقش انتظام یافت و مشتبَه گشت، لذا حق تعالی در آن به صفت خلق ظاهر می شود وخلق به صفت حق، پس توافق کرده و او را به خود جمع کرد و گردن به گردن نهاد. در این گردن به گردن نهادن و توفق کردن، «لام الف» ظاهر گشت، پس آن عقد و رباط و پیمان گرفتن ها و عقدهای بین خدا و بندگانش می باشد(ابن عربی، جلد ۱۵، ۱۳۸۸،۲۳۴).
محمد لاهیجی عارف و شاعر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری در کتاب شرح گلشن راز میگوید: «سالکانی که راه طریقت به قدم سعی پیمودهاند و به مقام حقیقت رسیده، یقین داشته اند که وصول به منزل مراد، بی وسیله نفی و ثبات میسر نمیگردد؛ فلهذا مرشدان، سالک را اول تلقین ذکر «لا اله الا الله» میفرمایند تا به کلمه «لا» جمیع اغیار را که نمودی دارند، نفی نماید و به کلمه «الا الله» اثبات وحدت حقیقی فرماید، چه تا کثرت بکلی مرتفع نمیشود، وحدت بی مشارکت جلوه گری نمینماید(لاهیجی، ۱۳۷۱ ص ۳۰).
منابع
ابن عربی(۱۳۸۳)، شیخ اکبرمحی الدین لفتوحات المکیه، ترجمه، محمد خواجوی، انتشارات مولی، چاپ دوم.
سراج شیرازی، یعقوب بن حسن(۱۳۷۶)، تحفه المحبین(در آئین خوشنویسی و لطایف معنوی آن)، به اشراف: محمد تقی دانش پژوه، تهران، دفتر نشر میراث مکتوب.
شایگان، داریوش(۱۳۷۱)، هانری کربن – افاق تفکر معنوی در اسلام ایرانی، ترجمه باقر پرهام، تهران: مؤسسه انتشارات آگاه.
لاهیجی، شمسالدین محمد(۱۳۷۱) مفاتیج الاعجاز فی شرح گلشن راز، تهران: انتشارات زواره، چاپ اول